چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

تا اطلاع ثانوی

راستی ما از فردا تا اطلاع ثانوی اینترنت نداریم ( نه اینکه این وبلاگ خیلی طرفدار داره !!!!!! ) گفتم یه دفه حیرون نشید!!!!

شاید وقتی برگشتم مانکن شده باشم.

خاطره غیر رژیمی

خودمونیم ها این مالزیایی ها عجب آدمای کثیفی هستن!! کثیف روحی نه ها! حیوونکی ها اندازه یه مورچه هم شعور ندارن که بخوان در راه بد ازش استفاده کنن! ولی تا دلتون بخوان کثیف هستن. خونه خود این صاحبخونه جدیده رفتیم برای قرارداد نوشتن. وای ! چشمتون روز بد نبینه، از سر و کول خونه مورچه بالا می رفت ، حالا این هیچی ، میگیم مورچه دیگه! روی میز نهارخوری چند تا گلدون دکوری گذاشته بودن ( از این جینگیلیا که وقتی پولدار شدم قراره بخرم) توی هرکدوم چند عدد سوسک عرض اندام می کردنن، زنده ها!! گفتم به روشون نیارم خجالت می کشن. ولی وقتی دیگه داشتن میومدن بیرون ناخودآگاه نشونشون دادم . فکر می کنید چکار کردن ؟ خندیدن و گلدون رو یه تکون دادن که سوسکا بیفتن پائین و بیرون نیان! شاید اینا به جای ماهی و تنگ آب، سوسک نگه می دارن!!!!

این بود یک خاطره غیر رژیمی

نانازی نگو بلا بگو

امروز از صبح مثل آهو!!!! دویدیم اینور اونور. بالاخره فردا قراره اسباب کشی کنیم. شما خودتون تصور کنیم توی این اوضاع شیر تو شیر آدم بخواد رژیم هم داشته باشه !!

ولی در عوض اینقدر پیاده روی کردم که فکر کنم عوض یه ماه دراومده باشه. غذا هم که چه عرض کنم ، من اصلا توی گرما اشتها ندارم.