چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

حالا دیگر به وقت ایران نزدیک ظهر هست !! دارند آماده میشوند حسین را سر ببرند! خیمه ها را به آتش بکشند و نتیجه این همه زحمت سفره ای پهن کنند و قیمه ای بخورند .   

باز هم عاشورا میگذرد و باز حسین مظلوم و ناشناخته میماند......

نظرات 6 + ارسال نظر
شهره دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 10:36 ب.ظ http:// khosh-heikal.mihanblog.com/

سلام نانازی من از جدیدیهام به منم سری بزن خوشحال میشم

منا سه‌شنبه 8 دی 1388 ساعت 04:22 ب.ظ http://www.man-o-del.blogfa.com

عزیزم اینجا از صبح سر بریدن مردمو

دیناخانومی سه‌شنبه 8 دی 1388 ساعت 05:27 ب.ظ http://baghche87.persianblog.ir

سلام
هی هی!

دیناخانومی چهارشنبه 9 دی 1388 ساعت 07:10 ب.ظ http://baghche87.persianblog.ir

سلام
خوب مادربزرگ من تو یک شهرستان تو یک استان دور زندگی می کنه! چرا پدرم اولین بار 9 سالگی دیدش! چرا نرفت دنبالش؟ رفت ولی اون خودش هم شوهر کرده بود! چرا پدربزرگم وقتی با زن بعدیش ازدواج کرد اونو طلاق داد! الان هم زنده است! بپرس من ناراحت نمیشم! نه خودم که گفتم! بی اراده بوده شدید!!!!! فقط نمی دونم چرا یک لحظه بدون خبر خانواده اش اراده کرد و رفت مادر بزرگ منو گرفت!!!!!!!!!!!!

ژاله سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 11:13 ب.ظ http://gorbeh-irani.persianblog.ir

خانومی جانم کامنتی که برای من گذاشتی گویا نصفش نیامده. آخه پرشین بلاگ زیاد جا نداره.
درضمن بجای حسین مظلوم باید بیای ببینی چند صد هزار حیوان مظلوم (شامل گوسفند و گاو و شتر و تازگیها شتر مرغ) را وحشیانه سر میبرند و جوی خون در خیابانها راه میاندازند.

ژاله سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 11:15 ب.ظ http://gorbeh-irani.persianblog.ir

راستی گویا من خبر نداشتم تو هم وب لاگ داری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد