چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

نانازی و حافظ و برنامه

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

چشم جادوی تو خود عین سواد سحرست
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست

اینم از فال امروز !!
نانازی تصمیم گرفته هر وقت آپ می کنه یکی دوتا بیت از حافظ رو سردر یادداشتش نصب کنه !
حالا فال یا هرچیز دیگه !!! خود حافظ رو عشقه .
برنامه امروز نانازی :
درس :
خوندن مبحث اسلایدینگ ویندوز
تمرین ساب نت
جمع کردن مطلب برای تحقیق
مرور فصل 7 و 8 سافت ور
خونه :
سبزه گذاشتن (دیر که نشده ؟!؟!) غذا [ماکارونی ] , ماست , طی کشیدن اطاقا و سالن , یه کم جمع و جور , شستن و اطو کردن لباس
رژیم و ورزش:
خوب این مبحث رو باید آخر شب تعریف کرد که چیکارا کرده ! اما برنامه اینه که حداقل 45 دقیقه بورزه !!

نانازی پرزنت می کند!!

خوب نانازی اون هفته با کمال شجاعت رفت و یه مبحث نت ورک رو پرزنت کرد!!! حالا فکر نکنید نانازی خیلی وارده ها! نه بابا فقط همه چی رو حفظ کرده بود.
بعد از این ارائه شجاعانه یکی از همکلاسیهاش به نام معاویه !!( یه کمی شکل داداش بلال حبشی می مونه ) با یه لبخند مکش مرگ ما اومد گفت می شه این بحث رو دو باره برای من توضیح بدید!!!!!!
نانازی هم گفت چرا نمی شه ! خوب هم می شه اما اگر می خوای خیلی بفهمی برو از محمد یاسین ( اون یکی هم کلاسی نانازی) بپرُس!! لبخند ایشان در عرض چند ثانیه تبدیل شد به ....
توی این هفته نانازی و بابای بچه ها کولاک کردن ! اینقدر خرت و پرت خریدن که یخچال داره می ترکه !!! یه عالمه سبزی و میوه و گوشت و .... هوراااااا ! شکم جان حالشو ببر.
نانازی هم هر وقت احساس ضعف می کنه یه عدد هویج جانانه میل می نماید .
توی این هفته نانازی سه تا پروژه باید تحویل بده .وایییییییی!
وقت کرد میاد دوباره ادامه می ده .

نانازی درس خون

دیروز پریروز که نانازی خودشو وزن کرد, اون یه کیلو که چاقیده بود, کم شده بود . دوباره مثل اول! زیاد مهم نیست . نانازی تصمیم گرفته فقط به درست غذا خوردن فکر کنه نه لاغر شدن!!!
نمره دیتا بیس نانازی شد 18/75 , نانازی دوست داشت بیست بشه ( چه توقع ها!!)
از حالا به بعد نانازی باید بیشتر تلاش کنه , هرچی درسا سخت تر می شه انگیزه نانازی برای یاد گرفتن باید بیشتر بشه ! نانازی دلش نمی خواد فقط درسا رو پاس کنه , می خواد خوب یاد بگیره! می خواد سوادش بالا بره . این انگیزه نانازی برای درس خوندنه . پس هرچی سخت تر , بهتر ! (وای چه حرفای قلمبه سلمبه ای بلده این نانازی ها!!)
عید هم که داره میاد ! البته برای نانازی زیاد فرقی نداره چون اولا وسط ترمشه ثانیا بابای بچه ها از این جنگولک بازیا خوشش نمیاد(وخیلی خوشحاله که نانازی وقت نداره عید بازی کنه ) ثالثا : نانازی کسی رو نداره اینجا که باهاش رفت و آمد کنه ! همین . پس عید در حد یه سال تحویل و احیانا دو سه تا دونه ماچ و موچ!

پاورقی : امان از دست این عربا!!! همه شون عاشق نانازی هستن ! می دونید که چرا!؟!؟!؟