نه اینکه حرفی نباشه واسه زدن ! اتفاقا از حجم بالای حرفا هست که اینطوری این وبلاگ سوت و کور مونده ! نمیدونم از کجا شروع کنم ! کدوم رو اول بگم که حق اون یکی ضایع نشه !! شرح مصیبت نباشه ! آدم بعد از یه مدت ننوشتن وسواسی میشه ! حالا که به سلامتی این وبلاگ همون دو دونه خواننده اش رو هم از دست داده این همه وسواس واسه چیه خدا داند!!!!
اولش احساس احمقهایی رو داری که هزار بار از یه سوراخ گزیده شدن!! ولی بعدش یادت میاد که الان و در این موقعیت نمیتونی کاری بکنی! بذار بازم گزیده بشی! وقتش که شد سوراخ رو گل میگیریم ....