بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است
عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان
گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی
خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات
مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی
کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ
ای بسا عیش که با بخت خداداده کنیا
ی صبا بندگی خواجه جلال الدین کن
که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی
به به حافظا!!!!![](http://www.blogsky.com/images/smileys/017.gif)
عزیزم پاشو بیا بیرون کارت داریم !! گفتم که گرگه دو تا سوراخ محرز داره که میتونی انتخاب کنی و بیای بیرون !! زیاد خودتو لوس نکن !! یعنی که چی من خوش هیکلم و اینا!!
میبینم که ای دی اس ال رو تمدید خواهی کرد!! بعدش این کلینیک چی شد!؟!؟ ادامه بدم یا نه !؟!؟
[خط فاصله]
بی بی جون تو که خودت اهل فیلم هندی وعشق وعاشقیی!درکم کن! شاید میس ری عاشق آقاگرگه شده!نه ازسوراخ های موجودخارج می شه نه دلش می آد کسی شکم آقاگرگه روپاره کنه!
[خط فاصله]
کلینیک و شما ادامه نده گلم!فعلا زبان دانمارکیش و نمی خوان!
سلام![](http://www.blogsky.com/images/smileys/017.gif)
بعله! نانازی خانوم از خودشون شعرهای باکلاس در می کنند! بابا حافظ!!!!
حالا قضیه اش چیه؟ بیا و بگو من زیاد تفسیر شعرم خوب نیست!