با سلام مجدد!
خوب دیگه ما تقریبا جابجا شدیم ولی هنوز اینترنت نداریم و من هم دارم از اینترنت دانشگاه استفاده می کنم . خونه جدید تقریبا خارج شهره و حدود دو ساعت (اگر اتوبوس و ترن به موقع بیان) طول میکشه برسم دانشگاه!!! حتما میگید چرا اینقدر دور ؟ گفتن نداره ، با این زندگی دانشجویی و خرج و مخارج اینجا ارزونتر بود دیگه .
دو هفته بمال و بساب و بشور بشور!!! تازه هنوز به دلم ننشسته !
وزنم رو هم که اصلا یادم رفته چی بود و چی هست، فقط فکر کنم یه کمی چاقیده ام !
اونم برای اینه که توی این چند وقته برنامه غذایی حسابی نداشتم. یه کوچولو هم عصبناک بودم!
وقتایی که خیلی از دست بابای بچه ها حرصم می گیره یاد اون روزایی میافتم که گریه کنان کتاب حافظ رو بغل می گرفتم و هی فال بگیر هی ....
خوب ما از اون لیلی و مجنونایی بودیم که بالاخره بعد از کلی ..... به هم رسیدیم اینم زندگی لیلی و مجنون بعد از رسیدنه !!! (قابل توجه تمام دوستان مجردم)
سلام نانازی جونم .. خونه ی جدید مبارک باشه .. بابا اینقده خودتو اذیت نکن به تمیز کردن .. می دونم عادت همه ی خانومای ایرانی همینه اما به فکر خودتو سلامتیتم باش عزیزم و اینقدم حرص نخور که بچاقی (چشمک)
آخی نازی ... شما هم بعله ؟ لیلی ومجنون ؟ الهی ... یه لحظه گفتی فال حافظ منم یاده فال گرفتنای خودم افتادم ...راستی تو و بابای بچه ها !!! چطوری با هم آشنا شدید ؟ چند ساله ازدواج کردی ؟اصلا نانازی جونم خودت چند سالته ؟ ( خوب چه کار کنم مادر دلم می خواد بیشتر بشناسمت زبون )
راستی نانازی جونم یه سوال دارم که خوشحال می شم اگه راهنماییم کنی .. می خواستم بدونم تو وبابای بچه ها چطوری رفتین مالزی .. چون منم یه فکرایی دارم برای ادامه تحصیل تو خارج از کشور و می خوام بدونم شرایط اونجا چطوره ؟ هزینه .. امنیت و کلا نحوه ی ویزا گرفتن و اینجور چیزا .. ممنون می شم راهنماییم کنی
راستی گلم این بلاگ اسکای سیستم پاسخگویی به نظراتم داره .. من اکثرا جواب کامنتاتو توی همون قسمت وبلاگ خودم می نویسم .. فکر نکنی بی معرفتم ! (زبون)