چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

سال نو مبارک

موهایم خیس است, همیشه همینطور بوده هیچ سالی یادم نمی آید که موقع تحویل سال موهایم خشک بوده باشد و یا شانه ای خورده باشد , همیشه خیس و تازه از حمام درآمده هستم ! کمی آرایش میکنم اینقدر خسته از دوندگیهای چند روز اخیر هستم که میدانم آرایش هم کاری از پیش نمیبرد. کسی مدام صدایم می زند که بیا دیر شد! و بالاخره  ما در کنار سفره هفت سینمان روبروی مانیتور مینشینیم و نمی دانم چرا آن ور سال زودتر تحویل میشود و ما هنوز داریم میشمریم که آنها همدیگر را به باد ماچ و بغل میگیرند ! و بعد مادرم گریه میکند که ما در غربت هستیم و بعد هی آنلاین با فک و فامیل عید دیدنی میکنیم و هی سوال تکراری " کی برمی گردی ایران!؟"  همین! سال نو شد! هیچ حس نو شدگی در من بوجود نیامد که نیامد! شاید بخاطر این باشد که فصلی اینجا نیست ! از پس کوچه که بپیچی سرشاخه های جوانه زده و تازه درخت موی همسایه را نمیبینی ! شاید بخاطر اینکه اینجا همیشه عید دارند! چه فرقی میکند ساعت هفت و نمیدانم چند دقیقه صبح بنگ بنگ بنگ سال شما تحویل میشود درحالیکه همسایه اتا ن دارد میرود سر کار و چه فرقی میکند وقتی شما با یک لبخند الکی بیرون میروید و میبینید زندگی مردم خیلی عادی تر از معمول جریان دارد. مگر همین چند وقت پیش سال تحویل چینی ها نبود؟ یا تامیل ها ! یا همین کریسمس خودمان ! حالا تازه کلی سال نو هست که ما خبر نداریم تایلندی ها , ایالات مختلف هند , بودایی ها , ژاپنی ها .... اصلا هر روز عید هست هر ثانیه ممکن است در یک جای دنیا سال تحویل بشود . چه فرقی میکند!

ظاهر خانه را تمیز کردیم ! اینقدر کار مانده که تا سال تحویل بعدی سرمان گرم باشد . در رخوتی عجیب هستیم ! فکر برنامه ریزی و تصمیم گیری برای سال جدید که میکنم خنده ام میگیرد! حالا من کی به برنامه هایم عمل کرده ام که امسال بکنم ! یک هفته تمام , همین هفته ای که شما تعطیل بودید و به دید و بازدید میرفتید , چشم به مانیتور دوختم که شاید کسی آنلاین شود و دوکلام صحبت کنیم اما دریغ! از صبح شنبه هزار بار ایمیلم را چک کردم! اما انگار واقعا نامرئی شده ام ! البته واقعا از کسی توقعی نیست ! زندگی اینقدر جریان سریعی دارد که برای جا نماندن باید بدوی! فقط میخواستم به همه شما که مرا از یاد برده اید و همه آنها که یادتان بود ولی حسش را نداشتید یا وقتش را و همه آنهایی که بودید و حستا ن کردم بگویم سال نو مبارک همین. 

نظرات 5 + ارسال نظر
Marjan دوشنبه 8 فروردین 1390 ساعت 01:27 ق.ظ http://Kavir-semnan

سال نوی شما هم مبارک نانازی عزیز حس مشترکی در این مطلب بود

ساکن مالزی دوشنبه 15 فروردین 1390 ساعت 03:48 ب.ظ

نوشته هایت را از عمق جان درک میکنم.سال نوت مبارک خانومی

زی زی شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 02:56 ب.ظ http://zane27sale.blogfa.com

چقدر دلم سوخت
چقدر گریه دار

م... یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 04:45 ق.ظ http://ghandan.blogfa.com

کاتوش سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 12:07 ق.ظ

عزیزم منم تو غربتم من با خانوادم اما عید خیلی بده تو غربت هیچ حسه متفاوتی نداره ادم درکت میکنم....به هر حال سال خوبی داشته باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد