چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

ششمین سالگرد


ششم شهریور ! ششمین سالگرد پیروزی خون بر شمشیرررر!!!!! ششمین سالگرد حماسه ! ششمین سالگرد........

مبارک باد !!!

خوب چیه !! آدم بعد از اون همه کشمکش ازدواج میکنه فکر میکنید چی مینویسه !؟!؟ ششمین سالگرد ازدواج جیگیلی و جوگولی!؟!؟

اتفاقا این عکس فردای روز عروسی نانازی و بابای بچه ها هست که از زور خوشحالی و فرحناکی به این روز دراومده بودند!! البته بابای بچه ها زودی به شکل اولش برگشت ولی متاسفانه نانازی از شدت خوشحالی هنوز همونطوری مونده !!!

نظرات 12 + ارسال نظر
استر چهارشنبه 18 شهریور 1388 ساعت 10:20 ق.ظ http://tavalode2bre.blogsky.com

سلام دوست عزیز به روز ام و منتظر حضورت

زی زی چهارشنبه 18 شهریور 1388 ساعت 10:40 ق.ظ

هنوز عکس رو ندیدم ننه ولی تو هم زود به حالت اولیه ت برگرد ..خب؟
سالگرد مبارک اونم شدید
فکر می کنی توی این شرایط بی شوهری کم کاری کردی هم شوهر کردی هم نوه دار شدی هم یه دختر عین من داری؟
بابا دخترت فهمیده س
همه چی رو تشخیص میده از هم

سوگند چهارشنبه 18 شهریور 1388 ساعت 11:31 ق.ظ http://myfitness.blogfa.com/

مبارک باشه نانازی بانو
یعنی عکس از این عاشقانه تر نبود ؟؟؟؟؟؟؟

آتیش پاره چهارشنبه 18 شهریور 1388 ساعت 08:09 ب.ظ

به به مبارکه منو چرا دعوت نکردین؟!!! ایشالا ۶۶۰ ساله دیگه با هم باشین!

تینا پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 02:42 ق.ظ

منظورت این وبلاک بود که سوگند پیدا کرده؟ لو رفتی دیگه زن داداش!

میرزا پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 10:42 ق.ظ http://minoodasht.blogsky.com

بیا به سرای گریه که طنز کارم..از بلگراد....با نظری چند و سرکی همیشگی و متدد

پرنسس و عشقش پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 01:05 ب.ظ

دوستم ، من کفش هام رو تو حراجی گرفتم ۷۶۰۰۰تومن . غیر حراجش هم ۹۶۰۰۰ تومن بود. دستور کوفته رو اگه زحمتی نیست برام بنویسید . خیلی ممنون

مرجان پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 09:51 ب.ظ http://kavir-semnan.com

اییییى جونم مبارک باشه حماسه خوب بر شمشیر :))))))

دیدى گودرم درستش کرد لینکت رو حالا اومده سر جاش، کلا حذفش کردم دوباره اد کردم درست شد

مرجان پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 09:51 ب.ظ

اون مثلا خون بر شمشیر بود :))))

Yaprak جمعه 20 شهریور 1388 ساعت 11:46 ب.ظ http://zamaneazizeyeganegi.blogsky.com/

هی هی هی .. قبلا این جونا یکم با احساس تر بودن .. یکم با سلیقه تر بودن .. یکم خشانتشون کمتر بود .. ببینم این مارمولکه کروکودیله .. آفتاب پرسته .. گودزیلای چیه گذاشتی به جای خودت ؟
بگیرم بزنمت ؟
دختر جون یکم با خودت میربون تر باش .. حیفه توئه توپولوی نانازی نیست که با این جونورا یکی بشی ؟
تفلده ازدواجتون مبارک ... عزیزم دیگه وقتشه به جای اینکه مهر و عاطفه ی مادریت رو به بچه گربه های مالزی نشون بدی . .. نی نی خودتو بغل کنی .. یکم به خودت بیا دختررررر !
ولی جدی 6 سال یه عمره ها .. یعنی اگه همون اول بچه دار می شدید یه ساله دیگه باید شبها بهش دیکته ی آب بابا می گفتی ..
انشالله به پای هم پیر بشین و روز به روز زندگیتون شیرین تر بشه .. جان هر کی دوست داری زود به زود آپ کن !! ( دیگ به دیگ میگه ته دیگ )
راستی بنده از امروز 20 شهریور رژیم جدیدمو شروع کردم پایه ای با هم بریم جلو ؟

زی زی یکشنبه 22 شهریور 1388 ساعت 09:55 ق.ظ

کاش بیای اینجا رو بخونی ..من امروز خونه موندم از کمر درد دکتر هم رفتم گفت احتمال اسپاسم وجود داره نیم ساعتی هم هست امپولهاشو زدم ... ولی درد دارم هنوز ... سرعت نت پایینه و هنوز جی میل مشکل داره نمی تونم ببینمت

میرزا چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 05:34 ب.ظ http://minoodasht.blogsky.com

پست جدید دارم....بیا تا نابود نشدم ...به هر کسی که می تونی خط بده و بیاد و نظری عطا کنه تا نابود نشوم ...بیا و به دیگران بگو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد