چرا فکر می کنی اینجا خواننده نداره ؟ هان؟ بنظر من بااینکه دیر به دیر می نویسی اما وقتی اسم وبلاگت توی رول انار میاد همه می دون بیان اینجا تا ببینن چی گفتی ...
مرسی عزیزم ممنون از انرژی مثبتت نمیدونی چقدر بهم انگیزه میده وقتی میبینم تنها نیستم. حالم خیلی بده.خیلی بد. میدونم که باید شروع کنم. پست پایینت که راجع به مادر بود حالم خیلی بد کرد کلا این دو روز همش گریه میکنم اما وقتی اسم مادر به گوشم میخوره بیشتر حالم بد میشه. کاش منم میتونستم فقط یک بار ببوسمش.
وقتی نانازی لوس و سوختیده و مردیده می شود !!!! کجایی تو دختر ؟ بیا مثل یه چاقالوی نانازیه اوریجینال یه پست درست و درمون بنویس ببینم چه می کنی !!! در ضمن حتماْ هم توش بنویس چرا ایران نیومدی تو این دو سال و یه چیزه دیگه اینکه لاغر کردی یا هنوز چاقالویی .. زود باش بیا ببینم
سلام نمی دونم والا! من خودم هم این مشکل را دارم!!! یعنی نه وبلاگ من همه وبلاگ های خصوصی نویس نمی تونی بری تو قسمت رمز عبور!!!!!! قاط زده! ان شاا... خدا شفاش بده!
سلام نه عزیز سالگرد عقد بود! نه بابا! ساعت ۳ تازه بیچاره داشت گیرهای سرم را باز می کرد و هر دومون ساعت ۶ صبح بیدار شده بودیم و از خستگی هلاک شدیم! نترس اون اتفاق اون شب نیوفتاد!
تا کی منتظر بمونیم سرکار خانم ؟!
:))
یعنی الان جواب من هم اون خنده بود !! ای نانازی خانم ...
یک سال بعد
ما همچنان منتظر ....
سلام
چرا سوختگی؟ چرا مردگی؟
ببینم بخواهم خصوصی بدم باید چی کار کنم؟؟؟؟
سوختگی چرا؟
برات ایمیل می کنم
چرا فکر می کنی اینجا خواننده نداره ؟ هان؟
بنظر من بااینکه دیر به دیر می نویسی اما وقتی اسم وبلاگت توی رول انار میاد همه می دون بیان اینجا تا ببینن چی گفتی ...
مرسی عزیزم
ممنون از انرژی مثبتت
نمیدونی چقدر بهم انگیزه میده وقتی میبینم تنها نیستم.
حالم خیلی بده.خیلی بد. میدونم که باید شروع کنم.
پست پایینت که راجع به مادر بود حالم خیلی بد کرد
کلا این دو روز همش گریه میکنم اما وقتی اسم مادر به گوشم میخوره بیشتر حالم بد میشه. کاش منم میتونستم فقط یک بار ببوسمش.
میگم حالا کجا بودی که سوختیده شدی!!
مرسی عزیزم چقدر با سر زدن به من خوشحالم کردی
وقتی نانازی لوس و سوختیده و مردیده می شود !!!!
کجایی تو دختر ؟
بیا مثل یه چاقالوی نانازیه اوریجینال یه پست درست و درمون بنویس ببینم چه می کنی !!!
در ضمن حتماْ هم توش بنویس چرا ایران نیومدی تو این دو سال و یه چیزه دیگه اینکه لاغر کردی یا هنوز چاقالویی ..
زود باش بیا ببینم
سلام
نمی دونم والا! من خودم هم این مشکل را دارم!!! یعنی نه وبلاگ من همه وبلاگ های خصوصی نویس نمی تونی بری تو قسمت رمز عبور!!!!!! قاط زده! ان شاا... خدا شفاش بده!
سلام
نه عزیز سالگرد عقد بود! نه بابا! ساعت ۳ تازه بیچاره داشت گیرهای سرم را باز می کرد و هر دومون ساعت ۶ صبح بیدار شده بودیم و از خستگی هلاک شدیم! نترس اون اتفاق اون شب نیوفتاد!
الان منتظری شهریور تموم شه؟!!
من حدس می زنم شما از سوختگی در اومدی ها
پاشو بیا بنویس دیگه ننه
وبلاگ نورچشمی بلاخره بعد از ۶ ماه آپ شد با یه عالمه عکس!!
http://mohamadmahdi85.persianblog.ir/
میگم کم کم شهریور هم داره تموم میشه ها! کجایی؟