چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

چاق سلامتی

نوشته های یه چاقالوی نانازی

تا حالا شده !؟

 

تا حالا شده سرتون خیلی شلوغ باشه و یه عالمه کار داشته باشید بعد یه دفه یه ساعت به یه نقطه زل بزنید و هیچ کاری نکنید ؟

تا حالا شده بخواید دو تا کار و باهم انجام بدید؟ مثلا هم رختا رو بشورید هم غذا درست کنید بعد 4-5 کیلو بادمجون رو پوست بگیرید و آماده کنید ماشین لباسشویی هم روشن کنید و بعد راحت بشینید چای بخورید تا نمک به خورد بادمجونا بره و وقتی میرید که لباسای شسته شده رو بردارید میبینید که همه بادمجونا رو ریختید تو ماشین و.....

تا حالا شده بخواید غذا بخورید قاشق رو بیارید تو دهنتون ولی یادتون بره دهنتون رو باز کنید بعد قاشق محکم بخوره به دندوناتون!؟؟!

تا حالا شده دو ساعت بی وقفه گریه کنید بعد آهنگ س.ا.س.ی بذارید واسه خودتون قر بدید!؟

تا حالا شده از ته قلب بخواید یه اتفاقی بیفته و در عین حال از صمیم قلب دعا کنید اون اتفاق نیفته ؟

تا حالا شده بخواید برید دستشویی بعد یه دفه ببینید دارید تو حموم خودتون رو میشورید!؟

تا حالا شده وسط یه عالمه درس و مشق و زندگی و ظرفای نشسته و همسر گرسنه و اینا بشینید وبلاگ آپ کنید !؟!؟

.

.

.

.

واقعا!؟!؟ تا حالا شده !؟! راستی!؟!؟ بابا خیلی اعصابتون داغونه . یه دکتری چیزی برید. ادم با این اوضاع و احوال اصلا درست نیست راست راست تو جامعه بچرخه . زودی خودتون رو به یه روان درمانگر نشون بدید.

واه واه مردم چه مشکلاتی دارن تو زندگیاشون.....

نظرات 37 + ارسال نظر
فدکفا یکشنبه 10 خرداد 1388 ساعت 01:15 ب.ظ http://www.fadakfa.blogfa.com

سلام همسایه..من اولین باره اینجامیام امابهرحال ...باحال بود...راستی فونتت بزرگ نبود؟خوشحال میشم به خونه ی منم سری بزنین اخه من بعد دوتا پست بالاخره به قلم خودم نوشتم...یاعلی

تبسم یکشنبه 10 خرداد 1388 ساعت 01:53 ب.ظ

ایخ عزییییییزمراستش اره مخصوصا اون یه ساعت هیچ کاری نکردنه
حالا این مردم یکم به خودشون فرصت بدن همه مشکلاتشون حل میشه
میخواستم با تاخیر واست شمع تولد بذارم فوت کنی نشد ممممممممممممماچ

[ بدون نام ] یکشنبه 10 خرداد 1388 ساعت 06:18 ب.ظ

تو چرا اسم نداری آخه!؟!؟

مرجان یکشنبه 10 خرداد 1388 ساعت 11:16 ب.ظ http://kavir-semnan.com

فقط خواهش میکنم همین الان بگو که جریان بادمجون و ماشین لباسشویى شوخى بود ، فقط با همون مشکل دارم وگرنه بقیه مواردش هزار بار شده نگران نباش

مونس یکشنبه 10 خرداد 1388 ساعت 11:37 ب.ظ

الهیییییییییییییی نفسسسسسسسسسس خیلی با جملات آخر پستت حال کردم(جملات کوچه خیابونی:دی) بابا دختر من یه بار یه ماهیتابه کتلت سرخ کردم بردم ریختم تو سطل آشغال اومدم راحت نشستم به تی وی دیدن. کجای کاری؟؟؟:)))

مونس دوشنبه 11 خرداد 1388 ساعت 11:30 ق.ظ


ببین من دیشب یه کم خوابالو بودم درست حسابی نفهمیدم چی نوشتی. بادمجونا رو چیکار کردیییییییییی؟ الان ماشین لباسشویی سالمه؟؟؟
ببین عزیزم میخوای یه کم به مغزت آف بدی کمتر فکروخیال کنی هوم؟
چندتا از این کارا رو من قبلا کرده بوده(مثل حموم بجای دستشویی) اما اینایی که تو ننوشتی موارد نادر هستا٬ عزیزنم خودتو دریاب اسااااااااااسی
راستی اون متن مالایایی رو ترجمه نکردی هنوزا

عسل اشیانه عشق دوشنبه 11 خرداد 1388 ساعت 05:07 ب.ظ

zi zi سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 02:50 ب.ظ http://zeinab20.blogfa.com

یعنی ما رو اینقدر زیاد دست کم گرفتی نانازی ؟ اره ؟
ما یه پا این کاره ایم داش

تبسم جمعه 15 خرداد 1388 ساعت 12:17 ب.ظ

نانازی جونم اصلا کلی دچار شرمندگی و لپ قرمزی شدم با این لپای باد کرده ی شما اینجا هم که بلاگت نمیذاره من شمع بذارم
خجالت هم نمیکشه به نانازی ما حسودی میکنه من میبرمش بلاگم بیا اونجا فوت کن

مونس شنبه 16 خرداد 1388 ساعت 08:04 ب.ظ

مخصوصا نوشتم چاق سلامی که هر دفعه میبینمش یاد آبجی گلم بیفتممال من بیشتر باید باشه
ایمیل من چی شد؟

چلمنگ بانو سه‌شنبه 19 خرداد 1388 ساعت 01:02 ق.ظ

سلاممممممممممممممم عزیزممممممممممم
از کجا پیدامممممم کردی عزیزم
وای که چقد شیطونی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 خرداد 1388 ساعت 10:25 ق.ظ http://dastyari.blogsky.com/

عزیزم تو کمبود جون داری این همه نوشتی چی چی جون نی نی جون وبلاگ سی سی جون

شیوا پنج‌شنبه 21 خرداد 1388 ساعت 08:17 ق.ظ http://www.sheeva.blogfa.com

خوب خیلی شده ولی بادمجون تو ماشین نریختم کلن خل و چل هستم ولی انگار آخیش یکی بدتر ازمن ام پیدا شده

دیناخانومی جمعه 22 خرداد 1388 ساعت 02:55 ب.ظ http://baghche87.persianblog.ir

سلام
من بعد فوت بابا خیلی درگیری ذهنی داشتم! یک بار به خودم آمدم دیدم دارم برنج های خیس خورده را تند تند می ریزم تو سطل آشغال به جای پلوپز!!!
در مرود داستان خیلی ها گفتند خیلی تکراریه! آره چون قبل انقلاب زیاد بودند مردهایی که این کار را می کردند! این داستان واقعیه و برای یکی از آشنایان من اتفاق افتاده! مرده بعد طلاق می گیره و بااینکه ۴ تا بچه دیگه هم پیدا می کنه ولی بچه اش را از مادرش می گیره!!!!

چلمنگ شنبه 23 خرداد 1388 ساعت 09:31 ق.ظ

سلام عزیزم
معلوه که قهر نیستم خوشگلم

مهشید سه‌شنبه 26 خرداد 1388 ساعت 05:51 ب.ظ http://caticef.blogfa.com

سلام عزیزم. خوشحالم که ایرانیهای دلسوز خودشون رو خارج از کشور هم نشون می دن. دوست خوبم. می تونی گربه رو به ایران بیاری. اما باید اول ببریش دامپزشکی براش شناسنامه بگیری. چون باید واکسن زده شده باشه و واکسن زدنش هم فقط توی شناسنامش مشخص می شه. برای سفر به ایران هم حیوون رو با سبد مخصوص حمل حیوان می کشن که هزینه هرکیلو برای هواپیمایی جمهوری اسلامی ( ایران ایر) 120 تومان هست. واسه مالزی رو باید بپرسی. هواپیماییهای خارج معمولا قسمت بارشون ایرکاندیشن دارن اگه نداشته باشه نمی تونی حیون رو توش قرار بدی. در کل کار سختی نیست. یعنی اگر علاقه داشته باشی به حیوونت کار ساده ای هست. keep in touch.

مونس چهارشنبه 27 خرداد 1388 ساعت 08:55 ب.ظ

سلام آبجی گلم.
من خوبم. فقط یه کم بی حوصله ام. اینجا آنت نداریم. اس ام اسا قطعه و سرعت اینترنت هم کمه. اونجا چه خبره؟ من اصلا بیرون نمیرم. میترسم آخهنگران ما نباش ما همه خوبیم. مواظب خودت باش عسیسم
مثل نامه های زمان جنگ شد!

Yaprak جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 02:29 ب.ظ http://zamaneazizeyeganegi.blogsky.com/

نانازی جونم ۱۹ روزه ننوشتی .. از تو بعیده دخملم .. کجایی ؟ یعنی اینقدر سرت شلوغه که نمیای آپ کنی یا به یه نقطه زل زدی ؟؟‌ منم خیلی وقتها میشه که یه عالمه کار دارم اما حوصله انجام دادنشونو ندارم .. فکر کنم این حالت عادی باشه ! در مورد وازلینم بگم که من معمولاْ وقتی از حموم میام بیرون پوستم خشک میشه .. به خاطره همین تا یه روز خودمو در انواع و اقسام وازلین ها و لوسین ها غرق می کنم
خوشچگلم میشه بگی این اسمایلی ها رو چطوری گذاشتی تو کامنت دونیت ؟ میشه کدشو به منم بدی تا بذارم تو بلاگم ؟‌؟‌

Yaprak جمعه 29 خرداد 1388 ساعت 03:50 ب.ظ http://zamaneazizeyeganegi.blogsky.com/

عزیزم بهم بگو از کجا دانلود کردی تا اگه شد منم یه کامنت دونی با اسمایلی که شکل وبلاگم باشه پیدا کنم .. اگه کد اینم بهم بدی ممنون میشم .
بوووووووووووووووووووووووس و
بوووووووووووووووووووووووووووووووس

Yaprak شنبه 30 خرداد 1388 ساعت 08:30 ب.ظ http://zamaneazizeyeganegi.blogsky.com/

تا حالا شده به یکی قول بدید براش کد کامنت دونی بذارید بعد یادتون بره ؟ شده ؟ شده ؟ بابا شما خیلی حواس پرتیت

برفین یکشنبه 31 خرداد 1388 ساعت 04:15 ب.ظ http://baanuyebarfi.blogsky.com/

سلام عزیز دلم ..
وای توی این وانفسا یه عالمه خندیدمممم

وحید یکشنبه 31 خرداد 1388 ساعت 09:49 ب.ظ http://lva.blogfa.com

سلام عزیزم وبلاگ جالبی داری موفق باشی به وبلاگ من هم سری بزن [بوسه]

یلدا جمعه 5 تیر 1388 ساعت 11:52 ق.ظ http://www.bia2hamvatan.blogsky.com

خیلی با حال و شاد مینویسی.بعد از خوندن کلی خبر فوت و مرگ و خبر سیاسی نا امید کننده خوندن وبلاگت و حرف زدن باهات خیلی میچسبه.حیف که هیچ وقت دردسترس نیستی.
آره.شده.تا حالا شده مامانت بگه نمک بیار بری جارو نپتون بیاری و تند وتند خونه رو جارو کنی بعد بگی تموم شد.کار دیگه ای ندارین؟
راستی مگه تو شماره ی من رو داری بچه که میگی زنگ میزنم بحرفیم؟(الان احساس بزرگی که در من شکل گرفته تابلو بود؟)

مامان محمدمهدی یکشنبه 7 تیر 1388 ساعت 11:59 ب.ظ http://http://www.negar140.persianblog.ir/

عزیزم من فقط یه بار چایی دم کردم بعد قوری رو گذاشتم یخچال
حالا جالبش اینجا بود که دو روز فقط دنبال قوری میگشتم. دیگه نزدیک بود برم پیش جن گیری چیزی ....

مالزی نشین (مانیا) چهارشنبه 10 تیر 1388 ساعت 12:42 ب.ظ http://mn64.persianblog.ir

خدا کمک کنه به هر کی که اینطوری شده بنده خدا!!!!!

ژاله چهارشنبه 10 تیر 1388 ساعت 02:23 ب.ظ http://gorbeh-irani.persianblog.ir

سلام کامنت شما را الان در وب لاگ دوستم مهشید خواندم. امیدوارم دیر نشده باشه.
گربه را اگر با پروازهای خارجی بیائی میتونی با خودت داخل سبدش ببری بالا تو کابین هواپیما و در قسمت بار نگذاری. فقط قبلش باید به خط هوائی گزارش بدی که گربه همراه داری. پول هم نمیگیرند و جزو اضافه بار محسوب میشه. اگر در کشوراروپائی هستی واکسن و گرفتن شناسنامه هم برای آنها امری عادی است.
کمکی خواستی در خدمتم.

مهشید چهارشنبه 10 تیر 1388 ساعت 10:45 ب.ظ http://caticef.blogfa.com

سلام رفیق.
بابا 120 تومن. یعنی 1200 ریال!!! مگه می خوای گوشت بخری؟
گربه رو بهتره بعد از سه ماهگی واکسن بزنی. اینجوری بهتره. میکروچیپ اینجا محدودیتی نداره واسه هرچی خواستی می ذارن!!!
اگه سوالی داشتی و کاری از دست من بربیاد باعث خوشحالی منه که کمکی کنم. از کوچولوت عکس بگیر و بذار تو وبلاگت تا ما هم این خوشگله رو ببینیم که اینقدر ناز داره.

مهشید پنج‌شنبه 11 تیر 1388 ساعت 12:26 ب.ظ

سلام گل دختر.
در مورد روانشناسی گربه ها تجریه من اندازه تعداد گربه هایی هست که بزرگ کردم! ولی چون هرگربه ای مثل انسانها رفتار مربوط به خودش رو داره باید روشهای مختلف رو تست کنی. گربه ها اصولا شیطون هستن و همین هم با مزشون می کنه. نمی دونم منظور از شیطنت که گفتی دقیقا چی هست و اینکه حرف گوش نمی ده؟ اگر سوالی داشتی دقیق بپرس تاراهنمایی کنم. در مورد گاز گرفتن هم گربه ها تو این سن به خاطر اینکه دندونهای شیرینیشون لق می شه عادت به گاز گرفتن پیدا می کنن. دوست دارن چیزهای سفت رو گاز بگیرن. اگه می خوای دست و پاتو گاز نگیره یه کمی آبلیمو به دستت بزن و تا خواست گاز بگیره بگیر جلوی دهنش. گربه ها از ترشی فراری هستن!!! به محض اینکه چند بار مزه آبلیمو از دستت بچشه، دیگه این کارو نمی کنه. البته همونطور که گفتم رفتارهاشون متفاوته . من یه گربه داشتم که وقتی می خواست گاز بگیره اول همه آبلیموها رو لیس می زد بعد گاز میگرفت!!!
اگه سوالاتت جامع تر و کلی تر بود می تونی از خانوم ژآله بپرسی. ایشون پیشکسوت هستن در نگهداری گربه و به خاطر گذروندن دوره های pet care در خارج از کشور بیشتر وارد هستن به اینجور مسائل. آدرسشون توی پیوندهای وبلاگ من به اسم گربه ایرانی هست.

یلدا پنج‌شنبه 11 تیر 1388 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.bia2hamvatan.blogsky.com

حلا جواب کامنت من رو نمیدی؟دیگه نمیام اینجا(اینجا چرا یاهوی دل شکسته نداره؟خب خودم میگم دلم شکست)

شهره یکشنبه 14 تیر 1388 ساعت 09:19 ب.ظ http://www.shohreafagh.blogfa.com

سلام نازنین
چه وبلاگ جالب و خوشمزه ای داری
ولی چه اشکالی داره بزار یه بارم بادنجونا با لباس شویی حال کنن شایدم لباس شویی با بادنجونا خوب شاید این تشنه باشه اون گشنه ؟!! میشه آیا.!

شهره جمعه 19 تیر 1388 ساعت 08:51 ق.ظ http://www.shohreafagh.blogfa.com

خانوم خانوما با اجازه بزگترا لینکیدمت

[ بدون نام ] یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 06:59 ب.ظ

عزیزم افسرده شدم بس که اومدم و این صفحه تکرار مکررات رودیدم بیا آپ کن دیگه ...

[ بدون نام ] دوشنبه 22 تیر 1388 ساعت 02:39 ب.ظ

شهره یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 04:20 ب.ظ http://www.shohreafagh.blogfa.com

کجایی دختررررررررر

Yaprak دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 12:59 ق.ظ http://zamaneazizeyeganegi.blogsky.com/

تا حالا شده ۴۸ روز ۵۰ روز منتظر خوندن حرفای یه چاقالوی نانازی باشی بعد هر روز با در بسته روبرو بشی ؟‌
از خودت بنویس لیلی .. دیگه با ایمیلام فال نمی گیری؟
کجایی ؟ نگرانتم !!!

Yaprak دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 11:08 ب.ظ http://zamaneazizeyeganegi.blogsky.com/

تو کامنت دونیه خودم مبسوط و مشروح بهت جواب دادم فقط اینجا یه چیز می گم .. اگه این وبلاگ سیاه رنگ دیگه مثل شکلاتای بالای صفحه اش برات خوشمزه بود برو یه جا دیگه و از گربه ات بنویس ... ازکودک درونت .. بذار روحت یکم آروم بشه .. بنویس ! نذار جمع بشه تا بی حالت کنه

مونس چهارشنبه 31 تیر 1388 ساعت 03:36 ب.ظ

منم بعد مدتها اومدم دیدم خودت هنوز رکورددار غیب شدنی آبجی ناز گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد